برترین ابزارها و شیوه های مشاوران مدیران
در عصر امروزه باتوجه به پیچیدگی محیط و کسبوکارها، و حرکت کسب و کار ها به سمت فناوری اطلاعات و دادهها، مشاوران مدیریت و مشاوران کسبوکار در حصول اطمینان از اینکه شرکتها در هر اندازه میتوانند کارآمدترین طرح را برای برآورده کردن مدل کسبوکار فراگیر خود ایجاد کنند و به پایان خود برسند، بازی میکنند.
اهداف مشاوران مدیریت
مشاوران مدیریت و مشاوران کسب و کار نقش کلیدی ارائه مشاوره و راهنمایی حیاتی در مورد موضوعات مرتبط با کسب و کار را برای همه بخشهای مختلف شما دارند – از امنیت، مالی، و بازاریابی گرفته تا تحقیق و توسعه، فناوری اطلاعات و خدمات مشتری.
چارچوب های مشاوران مدیریت
اغلب به عنوان مجموعه ای از ابزارها یا اصول در سطح سازمانی استفاده می شود که می تواند کمک کند. مشاوران کسب و کار، مشاوران مدیران، مدیران اجرایی و تحلیلگران داده، درک بهتری از نحوه حرکت شرکت در مسیر درست به دست می آورند.
چنین سیستم های مدیریتی به عنوان مجموعه ای از ابزارها – یعنی یک چارچوب – جایگزین سیستم های استاندارد فناوری اطلاعات، هوش تجاری یا تصمیمات اجرایی نمی شوند. آنها فقط به عنوان ابزارهای مکمل عمل می کنند که به اندازه استراتژیست، تحلیلگر یا مدیر کسب و کار که از آنها استفاده می کند مؤثر خواهند بود.
مشاوران مدیریت و مشاوران کسبوکار برای حل مشکلات تجاری بر «نقاط حساس» تاکید دارند، بنابراین استفاده از چارچوبهای تجاری – یا قالبها – با فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، هوش تجاری یا سیستمهای کلان داده، میتواند به تشریح مشکلات بزرگتر سازمانی نه تنها برای یافتن راهحل کمک می کند. بلکه برای کشف فرصت ها از چنین چارچوبهای مشاوره مدیریتی استفاده شود .
لیستی از 9 ابزار مشاوران مدیریت
ابزار مشاوران مدیریت / تجزیه و تحلیل pest
تجزیه و تحلیل PEST روشی است که مدیران می توانند برای ارزیابی هر عامل خارجی اصلی که ممکن است بر عملیات آنها تأثیر بگذارد در بازار رقابتی باقی بمانند، استفاده کنند. کسانی که از این چارچوب استفاده می کنند می توانند شرایط فعلی خود را به اوج رسانده و برای تغییرات آتی که ممکن است فرصت ها یا چالش هایی را به همراه داشته باشند، آماده شوند. چهار حوزه کلیدی که تجزیه و تحلیل PEST به آنها نگاه می کند عبارتند از:
سیاسی: تحلیل سیاسی بررسی می کند که چگونه مقررات دولتی و سایر عوامل قانونی، مانند دستورالعمل های مالیاتی، می توانند بر تجارت شما تأثیر بگذارند.
اقتصادی: تحلیل اقتصادی مسائل مالی مانند تورم و نرخ بهره را که ممکن است بر موفقیت یک سازمان تاثیر بگذارد، بررسی می کند.
اجتماعی: تحلیل اجتماعی ویژگی هایی مانند سبک زندگی و تحصیلات مشتریان را ارزیابی می کند تا نیازهای خرید آنها را بهتر درک کند.
فن آوری: تجزیه و تحلیل فناورانه تعیین می کند که چگونه عوامل فناوری، مانند پیشرفت های تکنولوژیکی، می توانند به طور مثبت یا منفی بر نحوه واکنش مشتریان به یک محصول یا خدمات جدید تأثیر بگذارند.
ابزار مشاوران مدیریت / پنج نیروی پورتر
نیروهای پنج گانه پورتر یک چارچوب مشاوره ای است که به تعیین جذابیت بازار کمک می کند. این ابزار که توسط پروفسور مایکل پورتر ایجاد شده است، به سازمان ها اجازه می دهد تا جایگاه خود را در رابطه با رقبای خود تعیین کنند. Porter’s Five شامل عناصر زیر است:
تهدید تازه واردها: تهدید تازه واردها، پتانسیل ورود سازمان دیگری به صنعت یک شرکت و ایجاد مشکلاتی مانند نرخ حفظ مشتری بالاتر است.
پویایی رقابتی: پورتر همچنین بررسی می کند که آیا یک سازمان تعداد رقبای زیادی دارد تا مشخص کند که آیا آنها به دلیل نرخ حفظ مشتری بالاتر از سایرین قدرت کمتری دارند یا خیر.
قدرت تأمینکننده: عامل دیگری که کسبوکارها میتوانند آنها را تجزیه و تحلیل کنند، تعداد تأمینکنندگانشان است که میتواند به آنها کمک کند تصمیم بگیرند که آیا میتوانند به راحتی مکان دریافت منابع برای محصولات خود را تغییر دهند یا خیر.
قدرت خریدار: قدرت خریدار به میزان قدرتی اطلاق می شود که مشتریان در کاهش قیمت محصولات یک سازمان بسته به عواملی مانند تعداد مشتریان آن سازمان دارند.
تهدید جایگزین ها: این امکان جایگزینی محصولات یا خدمات یک شرکت با شرکت دیگری است که می تواند به آنها قدرت کمتری در بازار بدهد زیرا منجر به رقابت بیشتر می شود.
ابزار مشاوران مدیریت / 3 C
چارچوب 3 C عوامل درونی و بیرونی را برای یافتن یک راه حل پایدار تجزیه و تحلیل می کند. مشاور مدیریت Kenichi Ohmae این مدل کسب و کار را ایجاد کردند تا به سازمان ها کمک کنند تا عامل کلیدی موفقیت خود را پیدا کرده و یک استراتژی بازاریابی موثر را شکل دهند. 3 C عبارتند از:
شرکت: هنگام اجرای 3 C، یک شرکت می تواند ابتدا آنچه را که در گذشته به خوبی انجام داده است و چگونه می تواند در آینده موفق باشد، تجزیه و تحلیل کند.
رقابت: سازمانها میتوانند رقبای خود و استراتژیهای بازاریابی خود را ارزیابی کنند تا مشخص کنند که چه کارهایی را به خوبی انجام میدهند و آیا شکافهایی وجود دارد که شرکت میتواند برای بهبود تجربیات مشتری پر کند.
مشتریان: «C» در این چارچوب به مخاطبان هدف سازمان و عوامل مرتبط با آن، مانند عادات یا نیازهای مصرف کنندگان، نگاه می کند تا نحوه بازاریابی برای آنها را مشخص کند.
ابزار مشاوران مدیریت / ماتریس SWOT
ماتریس SWOT به شرکت ها کمک می کند تا یک برنامه استراتژیک برای تکمیل یک پروژه و تعیین موقعیت رقابتی خود ایجاد کنند. هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی را بر اساس حقایق و داده ها ارزیابی می کند تا پیش بینی های واقع بینانه ایجاد کند. چهار حوزه کسب و کار که یک ماتریس SWOT به آنها نگاه می کند عبارتند از:
نقاط قوت: نقاط قوت حوزه هایی هستند که یک سازمان در آنها موفق می شود. این نقاط قوت، مانند یک نام تجاری قوی یا فناوری منحصر به فرد، می تواند یک سازمان را از رقبای خود جدا کند.
نقاط ضعف: نقاط ضعف زمینه هایی برای بهبود یا عواملی هستند که از عملکرد شرکت در بهترین سطح خود جلوگیری می کنند، مانند نرخ گردش مالی بالا.
فرصتها: فرصتها عوامل بیرونی هستند که تأثیر مثبتی ایجاد میکنند و به یک سازمان برتری نسبت به رقبای خود میدهند، مانند یافتن تأمینکنندهای که مواد را با قیمتهای پایینتر بفروشد.
تهدیدها: تهدیدها عواملی هستند که ممکن است بر سازمان تأثیر منفی بگذارند، مانند افزایش رقابت.
بیشتر بدانید:مرکز مشاوره کسب و کار – مشاوره کسب و کار رایگان
ابزار مشاوران مدیریت / ماتریس رشد-سهم BCG
چارچوب دیگری که میتوانید استفاده کنید، ماتریس رشد-سهم BCG است، که روشی برای تعیین اینکه یک شرکت باید کدام محصولات یا خدمات را نگه دارد، بفروشد یا در آن سرمایهگذاری بیشتری کند. گروه مشاوره بوستون (BCG) این چارچوب را ایجاد کردند تا به شرکت ها کمک کند تا پتانسیل محصولات مختلف برای تولید سود را ارزیابی کنند. چهار حوزه ماتریس رشد-سهم BCG عبارتند از:
سگ ها: اولین دسته از ماتریس رشد-سهم BCG سگ ها یا محصولاتی با سهم بازار پایین و نرخ رشد پایین هستند که اغلب به دلیل اینکه سود زیادی ایجاد نمی کنند فروخته می شوند.
گاوهای شیرده: گاوهای شیرده محصولاتی با سهم بازار بالا و نرخ رشد پایین هستند، به این معنی که شرکتها میتوانند تا حد امکان از جریان نقدینگی بالای خود استفاده کنند.
ستاره ها: ستارگان محصولاتی با سهم بازار بالا و نرخ رشد بالا هستند که شرکت ها اغلب روی آنها سرمایه گذاری می کنند زیرا می توانند سود بالایی داشته باشند.
علامت سوال: علامت سوال محصولاتی با سهم بازار پایین و نرخ رشد بالا هستند که به ارزیابی مکرر نیاز دارند تا مشخص شود آیا ارزش هزینه منابع برای ادامه تولید را دارند یا خیر.
ابزار مشاوران مدیریت / کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن چارچوبی است که شرکت ها می توانند از آن برای پیگیری استراتژی خود و اجرای بهبود سازمانی استفاده کنند. این به آنها کمک می کند تا عواقب اقدامات را نظارت کنند و تصمیمات آینده را برای یک شرکت بگیرند. اطلاعات رایج جمع آوری شده برای کارت امتیازی متوازن شامل موارد زیر است:
داده های مالی: شرکت ها داده های مالی مانند درآمد و فروش را جمع آوری می کنند تا عملکرد مالی کلی خود را درک کنند.
فرآیندهای کسب و کار: یکی دیگر از عوامل فرآیندهای تجاری سازمان یا میزان تولید محصولات خود است. این شامل این است که آیا چیزهایی مانند ضایعات یا تاخیرها از موثر بودن آن جلوگیری می کند.
دیدگاههای مشتری: شرکتها بازخورد مشتریان را جمعآوری میکنند تا میزان رضایت آنها را از محصولات فعلی و عواملی مانند قیمت و کیفیت تعیین کنند.
یادگیری و رشد: این عامل بررسی می کند که چگونه اعضای تیم به طور موثر اطلاعاتی را که از آموزش و سایر منابع می آموزند برای ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت خود به کار می گیرند.
ابزار مشاوران مدیریت / مک کینزی 7 اس
مدل McKinsey 7S چارچوبی است که شرکت ها می توانند از آن برای تعیین اثربخشی طراحی سازمانی خود استفاده کنند. این ابزار برای یافتن و رفع مشکلات داخلی مفید است. عناصر کلیدی McKinsey 7S عبارتند از:
ساختارها: ساختار شامل نحوه سازماندهی نیروی کار و واحدهای یک شرکت، از جمله زنجیره فرماندهی و روابط پاسخگویی است.
استراتژی: استراتژی طرح تجاری است که شرکت برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازار و دستیابی به ماموریت خود از آن استفاده می کند.
مهارت ها: مهارت ها قابلیت هایی هستند که یک سازمان و کارکنان آن برای کمک به آن در دستیابی به اهداف تجاری و اهداف کلی خود دارند.
سیستم ها: سیستم ها فرآیندها و رویه هایی هستند که یک سازمان هنگام کار و تصمیم گیری از آنها پیروی می کند.
ارزشهای مشترک: ارزشهای مشترک، مأموریت و اهداف شرکت هستند که رفتار کارکنان و اقدامات شرکت را هدایت میکنند.
سبک: سبک نحوه رهبری یک شرکت، تعامل با دیگران و تصمیم گیری برای یک سازمان است.
کارکنان: کارکنان شامل منابع انسانی یک شرکت و مدیریت استعداد از طریق استخدام و پیاده سازی سیستم های پاداش است.
ابزار مشاوران مدیریت / بنچمارک
بنچمارک چارچوبی است که سازمان ها می توانند از آن برای مقایسه معیارهای خود با رقبای خود استفاده کنند. اغلب، اینها شامل بررسی عوامل مرتبط با فرآیندها و عملکرد یک کسب و کار است. برخی از معیارهای رایج برای محک زدن عبارتند از:
هزینه های تولید: هزینه های تولید، مبالغی است که شرکت از طریق تولید محصول یا ارائه خدمات متحمل می شود. اینها می تواند شامل هزینه هایی مانند مواد اولیه و نیروی کار باشد.
درآمدها: درآمدها کل پولی است که یک شرکت از فروش یک محصول یا خدمات به دست می آورد.
جابجایی کارکنان: گردش کارمندان نرخی است که یک شرکت نیروی کار خود را در طول یک دوره خاص به دلیل عوامل خاصی مانند خاتمه کار و بازنشستگی از دست می دهد.
زمان چرخه فرآیند: زمان چرخه فرآیند دوره زمانی است که یک تیم برای تولید یک آیتم برای یک سازمان کار می کند.
ابزار مشاوران مدیریت /4p
4 P یا آمیخته بازاریابی، یک مدل تجاری است که به شرکت ها کمک می کند تا به اهداف بازاریابی و بازار هدف خود برسند. این چارچوب مشاوره، عناصر کلیدی موجود در هنگام بازاریابی محصولات یا خدمات خود را مورد بررسی قرار می دهد. عوامل موجود در 4 P عبارتند از:
محصول: محصول کالا یا خدماتی است که یک شرکت برای دستیابی به تقاضای موجود یا جدید به مردم ارائه می دهد.
قیمت: قیمت میزان پرداختی است که مشتریان برای محصولات یک شرکت بر اساس ارزش درک شده و سایر عوامل مانند قیمت های رقیب و تخفیف های فصلی می پردازند.
تبلیغات: تبلیغات استراتژی هایی هستند که به مصرف کنندگان نشان می دهند چرا به محصولات یک شرکت نیاز دارند و چرا باید قیمت خاصی برای آنها بپردازند.
مکان: مکانی است که یک شرکت محصولات خود را به فروش می رساند و روش های ارائه آنها به بازار، مانند نمایش فروشگاه یا تبلیغات تلویزیونی
بیشتر بدانید:مشاوران مدیریت ایران
بیشتر بدانید: شرکتهای برتر مشاوره جهان را بشناسید
بیشتر بدانید:مشاوره مدیریت- مشاورمدیریت – شرکت مشاوره مدیریت